سلام !یه سلام طولانی .یه سلامی به خاطر نبودن این مدت.توی این ایام هرکاری می کردم که بیام یه سری به وبلاگم بزنم ویه مطلب ولوکوتاه هم که شده به روزبشم نشد،چرا،خودم هم نمی دونم.فکرمی کنم بی خودی یعنی همین گرفتاریهای ایام نوروز.
بگذریم،امیدوارم که به شماخوش گذشته باشه،برای من که هم شیرین بودوهم تلخ. یعنی کاری به نوروزنداره همیشه دنیابه قول معروف رویه پاشنه نمی چرخه.روزگارهمیشه همین جوربوده.یه روزشیرین ویه روزهم تلخ.
مانوروز رو رفتیم شهرستان خودمون.ولی این هم شده برای مادردسر.چون هرکدوم ازخونواده های دوطرف توقع داشتند که سال تحویل پیش اونهاباشیم.خوب بالاخره اکثرا آدم شوهر موفق می شه .تلخی من هم ازهمین جاشروع شد.یه وقت فکرنکنیدبه خاطراین که خونه مامان وبابام نبودم،نه این طوریهاهم نیستم ولی دلم می خواست بعدازسال تحویل بریم اونجاودیدن کنیم ولی چشمتون روزبد نبینه که مطرح کردن این موضوع همان وروی دنده لج افتادن همسرگرام بنده هم همان.من روبردم خونمون ولی خودشون تادوروزپیداشون نشد.اصلاازاین که رفته بودیم شهرمون پشیمون شدم.ولی خوب بالاخره تموم شد..........
گاهی وقتهاروی این مسئله نوروزخیلی فکرمی کنم،بااصلش مخالف نیستم ولی یه سری رسم ورسوماتی روگذاشته اندکه بادین ماناسازگاری داره.درسته که صله ارحام کارثوابیه ولی نه به صورتی که ماانجام می دیم.این جورکه ماخونه این واون می ریم مهمون بازیه.تادیدوبازدید.چون امروزخونه این می رندوپذیرایی مفصل می شندفرداهمگی خونه اون یکی میرند.تازه چشم وهم چشمی هاهم که دیگه حرفش نگفتنیه.
بیایدماکه نسل جوون ترهستیم یه سری ازاین عادات غلط گدشته هاروتکرارنکنیم.بایدازیه جایی شروع کرد.هرکسی ازخودش شروع کنه.ماهاکه کمتراهل وقت تلف کردن هستیم بایدکمی به خودمون بیاییم وفکرچاره ای کنیم تادیگه فرزندانون بااین رسومات غلط دست به گریبان نشند. م.یگانه